menuordersearch
dolatmardpub.ir

نقاشی در روسیه تزاری ,

تماس بگیرید
نقاشی در روسیه تزاری
telegram
جلد
 پشت جلد
 تصویر
  تصویر
  تصویر
  تصویر
  تصویر
  تصویر
  تصویر
  تصویر
  تصویر
  تصویر
  تصویر
  تصویر
  تصویر
  تصویر
  تصویر
  تصویر
...
نقاشی در روسیه تزاری
(0)
(0)
پیتر لیک (ترجمه سعید خاوری نژاد)
نویسنده
پیتر لیک (ترجمه سعید خاوری نژاد)
تعداد
+
_
عدد
قیمت
200,000 تومان
مشخصات کتاب
نویسندهپیتر لیک
ناشرParkstone Press
تاریخ نشر2005
مترجمسعید خاوری نژاد
تاریخ نشرپاییز 1400
نوبت چاپاول
تعداد صفحه414
شابک978-622-97956-9-9
معرفی

کتاب حاضر در صدد شناساندن بخش های وسیعی از هنر نقاشی در روسیه تزاری در چند قرن گذشته است و تلاش می‌کند با ارائه گزارشی از آفرینشات هنری نقاشان روسیه، سبک ها و مضامین گوناگون مورد توجه در هنر تجسمی نقاشی این کشور را از اواخر قرن 18 تا اندکی پس از پایان این دوره، تا اوایل قرن 20 به مخاطب معرفی نماید.
سبک کار نویسنده و نحوه ساختاردهی به کتاب بر اساس مضمون و موضوع است. وی در مهم ترین موضوعات مشهود در هنر نقاشی روسیه از جمله مذهبی، پرتره، صحنه های تاریخی، فضاهای داخلی، ژانر (یا صحنه های روزمره)، مناظر طبیعی و شهری، طبیعت بی جان و هنر آوانگارد قرن 20 کاوش می‌کند. در این کتاب، شمار زیادی از هنرمندان و نقاشان شاخص روسی در کنار آثار برجسته نقاشی در دوره های مورد اشاره، معرفی و تحلیل خواهند شد. البته این اثر را نه به عنوان کتابی تخصصی در زمینه تحلیل نقاشی، بلکه باید گزارشی تاریخی و دسته بندی شده از سیر تکوین تصویرپردازی روسی در نظر گرفت که با تمرکز بر زیبایی های نقاشی در روسیه تزاری، شاخص ترین روندها و جریانات آفرینش هنری در این کشور را به نمایش می‌گذارد.

 

فهرست مطالب

- پیشگفتار مترجم    
    فرهنگ روسیه    
    هنر در روسیه: فاصله تاریخی با اروپا    
    آشنایی با فرهنگ و هنر روسیه در ایران    
    سایه سنگین تاریخ و سیاست بر حافظه جامعه    
    درباره این کتاب    
    شیوه کار مترجم    
- مقدمه        
    شمایل نگاری    
    شخصیت ها    
    آکادمی    
    جریانات متعارض در هنر    
    هنرمندان سیار    
    ظهور آوانگارد روسی    
- نقاشی مذهبی    
    از قرن 18 تا دهه 1860    
    از دهه 1860 تا دهه 1890    
- پرتره کشی    
    از قرن 18 تا دهه 1860    
    از دهه 1860 تا دهه 1890    
    از دهه 1890 تا دوره پس از انقلاب    
- نقاشی تاریخی    
    از قرن 18 تا دهه 1860    
    از دهه 1860 تا دهه 1890    
    از دهه 1890 تا دوره انقلاب    
- فضاهای داخلی و صحنه های روزمره    
    فضاهای داخلی در قرن های 18 و 19    
    نقاشی صحنه های روزمره از قرن 18 تا دهه 1860    
    نقاشی صحنه های روزمره از دهه 1860 تا 1890    
    دوره پس از انقلاب: زندگی مردم    
- منظره طبیعی    
    از قرن 18 تا دهه 1860    
    از دهه 1860 تا دهه 1890    
    از دهه 1890 تا دوره پس از انقلاب    
- طبیعت بی جان    
    از قرن 18 تا دهه 1860    
    از دهه 1860 تا دهه 1890    
    از دهه 1890 تا دوره پس از انقلاب    
- هنر آوانگارد و انقلابی قرن 20    
    دنیای هنر جدید    
    انتزاع    
    نمادگرایی 

پیشگفتار مترجم

فرهنگ روسیه
فرهنگ اقوام و ملل مختلف جهان، بسته به دلایل مختلف از جمله نقش هنر به عنوان یکی از عناصر مهم مرتبط با فرهنگ و با توجه به سهم آفرینشات زیبایی شناختی و نحوه ثبت آن، به موضوع مطالعاتی جذابی تبدیل شده است. در این میان، برخی کشورها به دلیل تنوع و غنای فرهنگ و هنر خود در مقایسه با سایرین، شاخص تر هستند و خود به عنوان قطب فرهنگی و هسته تمدنی، در پیرامون خود، دامنه وسیع تری از موجودیت های تمدنی و فرهنگی ایجاد کرده اند. علاوه بر این مسأله، در صورتی که سابقه تاریخی و تحولات گسترده هویتی در بستر جامعه تشکیل دهنده آن کشور نیز نقش مؤثری داشته باشد، فرصت مواجهه با فرهنگی عمیق تر و متنوع تر و صد البته پرتعارض تر فراهم خواهد شد.
روسیه یکی از این کشورهاست که به دلیل تاریخ پرتحول و تعداد بی شمار رویدادهای سیاسی، نظامی، فرهنگی و مذهبی در قرن های گذشته و همچنین در دوره معاصر، حتی اگر تمدنی غالب نباشد، حداقل، یکی از حوزه های تمدنی مهم در جهان امروز به شمار می‌رود و افراد زیادی در سراسر جهان به دلایل مختلف از ترجیحات شخصی گرفته تا علاقه مطالعاتی آکادمیک ویژگی های تمدنی آن را بررسی می‌کنند.
فرهنگ کشور روسیه که بی تردید حاصل فعل و انفعالات جریانات قومی در تاریخ این سرزمین است، به چند دلیل عمده شامل برخورداری از قلمروی بسیار وسیع که ابعاد آن به سختی در تصور می‌گنجد، ورود و سکونت اقوام و تمدن های مختلف در طول تاریخ که در تنوع فرهنگی آن نقش بسیاری داشته است، نزدیکی به حوزه تمدنی غربی اروپایی و همچنین ترکیب با عناصر متعدد فرهنگی شرقی، جذابیت و غنای مختص خود را دارد. این فرهنگ طی چند قرن گذشته دستخوش تحولات متعددی شد و به دلیل رویکردهای مختلف سیاسی، از امپراتوری گرایی گرفته تا کمونیسم و فدرالیسم، آمیزه ای از عناصر شرقی و غربی با محوریت تمدن اسلاوی است که در سال های اخیر نیز بیشتر مورد توجه سیاستگذاران و متولیان امر فرهنگی در این کشور قرار گرفته و در صدد برند سازی برای خود و شکل دهی به تصویر فرهنگی غالب در روسیه می‌باشند.
هنر به عنوان یکی از مهم ترین متغیرهای فرهنگی که صحنه تبلور افکار و آرمان های تمدن ها و اقوام گوناگون بوده است، همواره یکی از مهم ترین زمینه های مطالعاتی برای شناخت بهتر جوامع قلمداد شده است. در این میان، هنرهای تجسمی، به ویژه نقاشی، فرصت های منحصر به فردی به منظور درک جوانب گوناگون زیست تاریخیِ فرهنگ کشور روسیه فراهم می‌کند.

 

هنر در روسیه: فاصله تاریخی با اروپا
همان طور که اشاره شد، روسیه به عنوان کشوری بزرگ با تاریخی مملو از تحولات و تنوع قومی و فرهنگی گسترده، موضوع مناسبی به منظور انجام مطالعات فرهنگی بوده است. این کشور پهناور که در دو قاره آسیا و اروپا قرار دارد و طیف وسیعی از واحدهای فرهنگی را در خود جای داده است، با رشد آگاهی اجتماعی و فکری در چند قرن گذشته شاهد کشمکش فکری میان دو جریان غرب گرا و شرق گرا و در سال های اخیر جریان سومی تحت عنوان اوراسیاگرا بوده است که بخش اعظم نمود آن در حوزه علوم اجتماعی به ویژه اندیشه سیاسی و همچنین در برآیند تحولات سیاسی متجلی شده است.
این کشور به سبب دوری از مراکز علمی فرهنگی اروپایی تا سه قرن گذشته، به طور معمول با اندکی تأخیر، با تحولات فکری رخ داده در اروپا همراه می‌شد و از رویدادهای فرهنگی این قاره کهن اندکی دیرتر تأثیر می‌پذیرفت. به عنوان مثال، فرهنگ، به ویژه متغیر هنر و به طور خاص هنر تجسمی نقاشی، یکی از موضوعات قابل توجه است که تا سه قرن گذشته با تحولات متعدد رخ داده در اروپا به عنوان مهم ترین کانون آفرینشات هنری جهان رابطه ای تنگاتنگ همانند سایر کشورهای اروپایی نداشت. تنها از زمان روی کار آمدن سلسله رومانوف و به ویژه به قدرت رسیدن پتر کبیر بود که فرهنگ و هنر در کنار علوم مورد توجه بیشتری قرار گرفت و مناسبات با اروپا اهمیت دوباره یافت و با اعزام دانشجوی هنر به پایتخت های مهم فرهنگی و همچنین افزایش سفرها و اقامت هنرمندان روسی در شهرهایی نظیر رم، پاریس و آمستردام، زمینه ورود امواج فکری فرهنگی و سبک های هنری اروپایی به داخل روسیه فراهم شد. به عبارت دیگر، از نظر سبک شناسی، روسیه تا اوایل قرن 18 به شدن تحت سیطره نقاشی به سبک شمایلی قرار داشت که میراثی برگرفته از سبک هنر امپراتوری روم شرقی (بیزانس ) بود و تنها در حدود اواسط قرن 18 بود که به تدریج سبک و سیاق غربی تری پیدا کرد و تا اواسط قرن 19 تکامل یافت. بخش اعظم این تحولات و رشد هنری، مرهون افزایش مناسبات فرهنگی هنری میان این کشور و اروپا بود. البته در این میان نباید نقش حمایت های حکومتی از این تحول بزرگ را فراموش کرد؛ اقدامی که بیشتر به منظور محکم کردن پایه های حکومت، تقویت وجهه عمومی دولت ها و چهره سازی برای حکمرانان به ویژه از زمان پتر کبیر آغاز شد و ادامه یافت.

 

آشنایی با فرهنگ و هنر روسیه در ایران
شناخت هنر تجسمی نقاشی روسی بین مخاطبان ایرانی، محدود است. یکی از دلایل عمده آن نگاه غالب اروپایی آمریکایی در کتب تاریخ هنر و جریان غالب روایت غربی از تاریخ هنر است که به طور عمده، هنرمندان اروپایی و آمریکایی را معرفی می‌کند و ذائقه هنری مخاطب را به نقش مرکزی زبان آفرینش هنری غربی عادت می‌دهد. عموم ایرانیان، به دلیل ماهیت معیوب نظام آموزشی و سوگیری نادرست سیاستگذاری های آن، با تاریخ هنرهای تجسمی در کشور خود نیز به نسبت ناآشنا هستند چه برسد به تاریخ هنر در جهان و به طور خاص روسیه.
دلیل دوم این شناخت محدود، اولویت دنیای عظیم ادبیات روسیه و باسابقه بودن صنعت ترجمه و شناخت بهتر خواننده ایرانی از رمان های نویسندگان مشهور اعصار طلایی و نقره ای ادبیات روسیه و همچنین تا حدی، دوره شوروی است که فرصت چندانی به منظور شناخت مناسب و کافی از سایر ابعاد هنر این کشور باقی نگذاشته است. اولویت بعدی نیز تا اندازه ای به موسیقی کلاسیک و سینمای این کشور اختصاص دارد که آن نیز به نسبت محدود است.
دلیل سوم که نقش آن را نباید نادیده گرفت نیز، پررنگ بودن مسائل سیاسی، امنیتی و اقتادی در دو سطح تاریخی و معاصر در مناسبات ایران و روسیه است که بخش اعظم مشغله ذهنی نخبگان و جامعه ایرانی را در رابطه با روسیه تشکیل می‌دهد و به علت وزن سنگین تر خود در روابط میان دو کشور، شناخت فرهنگی هنری را چنان که گفته شد، فقط به ادبیات و تا حد کمتری به موسیقی و سینما محدود کرده است.
علی رغم این که روسیه در جایگاه اولین حلقه ارتباطی ایرانیان با اروپا در تاریخ معاصر قرار داشته است، به دلیل انتقال کانون توجه فکری ایرانیان در یک و نیم قرن اخیر به سمت اروپای غربی با محوریت فرانسه و سپس آمریکای شمالی با محوریت ایالات متحده، این کشور به ویژه تحت تأثیر مانع زبانی، به مثابه دنیایی همچنان کشف نشده باقی مانده است و شناخت ایرانی در کل، چه در نیم قرن گذشته با محوریت کمونیسم روسی و چه در سال های اخیر با محوریت سیاست و مسائل نظامی، امنیتی و اقتصادی، هنوز محدود است. حتی افزایش مناسبات و همکاری های علمی و رفت و آمد دانشجویان به این کشور نیز بسترساز گسترش و توسعه محسوس مناسبات فرهنگی نشده و به دلیل وجود موانع و عوامل محدود کننده ناشی از سوگیری های سیاسی ایدئولوژیک دولت ها در هر دو کشور، همچنان راه درازی برای همکاری باقی مانده است.
به منظور درک بهتر نقش مؤثر موانع توسعه مناسبات فرهنگی هنری ایران و روسیه باید به جوانب تاریخی و معاصر بسیار پیچیده سیاست و سهم آن در شکل گیری آگاهی و پنداشت مخاطب عام و خاص ایرانی در قبال روسیه، چه در عرصه سیاسی اجتماعی و چه فرهنگی هنری پرداخت.

 

سایه سنگین تاریخ و سیاست بر حافظه جامعه
ایران و روسیه که از قرن ها پیش تا سه دهه گذشته از طریق مرز زمینی، همسایه همدیگر بودند، تاریخی بسیار پرفراز و نشیب داشته اند و به عنوان دو کشور با روابط مهم و پیچیده به ویژه از چند قرن گذشته تا کنون، شاهد تحولات بسیاری در مناسبات متقابل بوده اند. مسائل مربوط به روابط ایران و روسیه اغلب میل به سیاسی شدن دارد. از دغدغه های کشورگشایانه استعماری روسیه در زمان صفویه و قاجاریه و نگرانی های امنیتی در زمان پهلوی گرفته تا تلاش ها به منظور جلب همکاری سیاسی، امنیتی و اقتصادی بیشتر در زمان حاضر، باید اظهار کرد که مسائل سیاسی، نظامی، امنیتی، فناورانه و اقتصادی همواره جزو محورهای اصلی گفتمان رسمی میان این دو کشور بوده اند که متأسفانه اهمیت شناخت فرهنگی و هنری از یکدیگر را به حاشیه رانده اند.
از سوی دیگر، جایگاه به نسبت منفی روسیه در حافظه تاریخی ایرانیان را که «با تاریخ زندگی می‌کنند و گاه، گذشته برای‌ آنها از حال و آینده نیز مهم تر است» نمی‌توان انکار کرد. به ویژه نظر به جنگ های تاریخی این دو کشور و نقش استعماری روسیه در تسخیر بخش هایی از خاک ایران در قالب سیاست های امپراتوری گرایانه آن در اوایل قرن 19 که موجب قرارگیری این کشور در کنار انگلستان در بخش تاریک تاریخ ایران شده و فرصت چندانی به رشد مناسبات فرهنگی میان این دو کشور کهن نداده است.

 

درباره این کتاب
هدف از ترجمه این کتاب، فاصله گرفتن از جوانب سیاسی مناسبات میان دو کشور و تمرکز بر آفرینشات هنری به عنوان بهترین راه به منظور آشنایی و شناخت عمیق تر از حیات فرهنگی هنری روسی است. بنابراین مؤلفه های مهمی از قبیل هنر، به عنوان یکی از ارکان اصلی هویت فرهنگی روسی بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد و کتاب حاضر با این هدف، در صدد شناساندن بخش های وسیعی از هنر نقاشی، یکی از نمودهای هنر، در روسیه در چند قرن گذشته است و تلاش می‌کند با ارائه گزارشی از آفرینشات هنری نقاشان روسیه، سبک ها و مضامین گوناگون مورد توجه در هنر تجسمی نقاشی این کشور را از اواخر قرن 18 تا اواسط قرن 20 به مخاطب معرفی نماید.
سبک کار نویسنده و نحوه ساختاردهی به کتاب نه بر اساس سبک یا سیر خطی هنر، چنان که در بخش اعظم کتب تاریخ هنر مشاهده می‌شود، بلکه بر اساس مضمون و موضوع است. نویسنده، در مهم ترین موضوعات مشهود در هنر نقاشی روسیه از جمله مذهبی، پرتره، صحنه های تاریخی، فضاهای داخلی، ژانر (یا صحنه های روزمره)، مناظر طبیعی و شهری، طبیعت بی جان و هنر آوانگارد قرن 20 کاوش می‌کند، اما در چارچوب هر یک از این موضوعات سعی در رعایت تقدم تاریخی و ارائه گزارشی از سیر تحول نقاشی و سبک های آن با محوریت بازه های زمانی مشخص شده و هنرمندان برجسته تر می‌کند. بهتر است این کتاب را نه به عنوان اثری تخصصی در زمینه تحلیل نقاشی، بلکه گزارشی تاریخی و دسته بندی شده از سیر تکوین تصویرپردازی روسی در نظر گرفت.
لازم به ذکر است که هنر ارتدوکس به ویژه گونه روسی آن به طور سنتی، با نقاشی های شمایلی خود شناخته می‌شود و نگاهی به کتاب های اصلی تاریخ هنر جهان نیز حاکی از محوریت نقش شمایل در شکل گیری ذهنیت عموم مخاطبان درباره هنر نقاشی روسی است. نویسنده به منظور تغییر این وضعیت سعی می‌کند با ارائه گزارشی به نسبت مختصر از تاریخی به درازای دو قرن، که در قیاس با هنر نقاشی در کانون های جهانی آن (ایتالیا و فرانسه) چندان طولانی نیست و دیرتر پا گرفت، چیزی فراتر از تصویر سنتی شمایلی ارتدوکس روسی را به نمایش بگذارد. با این توصیف، کتاب حاضر به سهم خود اثری ارزشمند و بدیع است که برای اولین بار در این حجم از پرداخت، در دسترش مخاطبان فارسی زبان قرار می‌گیرد.
اثر حاضر به دلیل برخورداری از انبوهی از تصاویر ثبت شده و مستندات مربوط به حیات مردم روسیه، فرصت مغتنمی به منظور آغاز سفر به تاریخ دور و دراز این کشور است که ما را با خود همراه می‌کند و با شمار متعددی از آفرینشات هنری بزرگ ترین هنرمندان نقاش این کشور آشنا می‌سازد: فرصت تجربه سفری جذاب به جنگل های انبوه، رودخانه های خروشان، درختان خزه زده، دشت های بی کران؛ مشاهده صحنه های داخلی و زندگی روزمره دهقانان در منازل ساده روستایی، جنب و جوش شهرهای بزرگ و مدرن و همچنین شکوه قصرها و زندگی مجلل و آرام اشراف و امپراتوران؛ آشنایی با چهره های بزرگ و تحولات تاریخی؛ جنگ ها و خروش افکار انقلابی و هنر نوگرای ابتدای قرن 20 و....
نکته ای که مترجم در این جا باید مورد تأکید قرار دهد این است که شناخت فرهنگ ها و تلاش به منظور معرفی ابعاد مختلف کشورها ربطی به وابستگی یا دلبستگی به آن فرهنگ ها ندارد و تنها به منزله زمینه سازی به منظور درک بهتر و عمیق تر مناسبات درونی و شناخت سیر تحول و شکل گیری عناصر شکل دهنده به آن فرهنگ انجام می‌شود. بنابراین باید به خاطر داشت که شناخت متغیرها و اجزای مختلف سازنده فرهنگ امروز روسیه به ویژه هنر این کشور که بی تردید با مسائل تاریخی و اجتماعی آن پیوند عمیقی دارد، با هرگونه علاقه یا وابستگی به سیاست و قدرت در این کشور بی ارتباط است. به عبارت دیگر، تلاش به منظور معرفی فرهنگ کشور روسیه، در این جا در قالب سیر هنر نقاشی، علی رغم تمام فراز و فرودهای تاریخی ناخوشایند آن به ویژه برای ایرانیان که ذهنیت مثبتی نسبت به این کشور و سیاست های آن ندارند، تنها به منزله فرصتی به منظور شناخت بهتر و گشودن باب گفتگو و تبادل فرهنگی بیشتر میان صاحب نظران و متخصصان فرهنگی و همچنین اساتید و دانشجویان رشته های مرتبط و سایر علاقه مندان به هنر است.
مترجم با ترجمه این کتاب قصد دارد با ایجاد فرصتی دیگر در موضوعی متفاوت، زمینه ساز شناخت و آگاهی بیشتر درباره سایر جوانب هویت فرهنگی هنری روسیه شود و با بسترسازی به منظور آشنایی با حوزه ای دلپذیرتر از زیست روسی، شاید انگیزه ای برای تحولات مثبت در آینده ایجاد کند.
هنر، به منزله حاصل خلاقیت و ذوق و قریحه بشر، فارغ از دسته بندی های سیاسی و جناحی و به دور از تأثیرات مخرب ایدئولوژی، بهترین راه نزدیک تر کردن مرزها و پل زدن بین فرهنگ هایی است که به دلیل تفاوت های زبانی، فاصله جغرافیایی، اختلافات تاریخی و تفاوت های سیاسی، پیوند و تعامل نزدیکی ندارند. به عبارت دیگر و به زبانی ساده تر، «هنر بهترین ابزار به منظور خنثی کردن حاصل تلاش سیاستمداران و قدرت طلبان است» که به گواه تاریخ، چیزی جز اختلاف، جنگ و ویرانی و در یک کلام، دوری انسان ها از همدیگر از طریق ابداع و توسعه یا دامن زدن به مفاهیمی هچون مرز، ملی گرایی، نظام های مالی، اختلاف طبقاتی و سایر ابداعات، دردناک به وجود نیاورده اند. هنر به عنوان یگانه زبان مشترک بشر، با تکیه بر زیبایی و پرداخت زیبایی شناختی، با بهره گیری از حس زیبایی گرایی و زیبایی پسندی انسان ها در هر فرهنگ و جامعه ای، فرصت بی نظیری به منظور آشنایی و شناخت قله های خلاقیت فرهنگ های دیگر و نزدیکی میان انسان ها فراهم می‌کند و ضرورت دارد در دنیای به انحطاط کشیده کنونی توسط جریانات قدرتمند سیاست و ثروت، بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. انسان امروز بیش از هر زمان دیگری تشنه صلح، فرهنگ و زیبایی است.
اگرچه این کتاب اثر جذابی درباره تاریخ نقاشی روسی در سیمایی پسا وسطایی و پسا رنسانسی (به تعبیر شخصی مترجم) است، اما در کنار ویژگی های مثبت و جذاب آن، نکاتی چند را می‌توان مطرح کرد که ضرورت داشت بیش از این مورد توجه قرار بگیرد. گذشته از چند مورد اشتباه در ذکر تاریخ ها، اسامی افراد و آثار هنری، نویسنده سعی در شناساندن هرچه بیشتر هنرمندان فعال و برجسته در دست بندی های موضوعی مختلف نقاشی در روسیه کرد، اما به دلیل تمرکز بسیار بر هنر قرن 19، کاوش عمیق تری در هنر این کشور در قرن 20 نشد و فرصت آشنایی با آفرینشات هنری کمونیستی رایج و مستقل کمتر رایج در اتحاد شوروی به ویژه در نیمه قرن 19 و ایام منتهی به پایان این قرن فراهم نگردید. سبک واقع گرایی سوسیالیستی که مختص هنر شوروی بود، علی رغم محدودیت های ناخوشایند ایدئولوژیک خود، به لطف استعداد هنرمندان بزرگ این کشور، زمینه ساز خلق آثار هنری قابل توجهی نیز شد و ضرورت داشت به منظور تکمیل کار خوب انجام شده در این کتاب و غنی کردن دامنه زمانی پرداخت آن، مورد توجه قرار بگیرد. بنابراین مترجم، به دنبال این کتاب و به منظور پوشش دادن ابعاد مختلف هنر نقاشی در این بازه زمانی مذکور، کتاب مکمل جدیدی با ترکیبی مشابه تحت عنوان «نقاشی در اتحاد شوروی»، گردآوری و ترجمه کرد که پس از این کتاب توسط همین ناشر منتشر خواهد شد.

 

شیوه کار مترجم
درخصوص املای اسامی خاص باید آگاه بود که وجود «ضربه» بر روی واژگان روسی و همچنین ویژگی برخی حروف نظیر «Ё/ё» که اغلب بدون نقطه گذاری نوشته می‌شوند، موجب می‌شود بسیاری از اسامی روسی که از انگلیسی به فارسی برگردان می‌شوند طی دهه ها به طور نادرست نوشته و ثبت شوند. بنابراین سعی شد از نزدیک ترین شکل تلفظ صحیح اسامی خاص روسی استفاده شود و در این میان در برخی موارد آن طور که اقتضاء می‌شود حساسیت افراطی به خرج داده نشد تا واژگان برای خواننده فارسی زبان چندان نامآنوس و ناآشنا نباشند. در مواردی که شکل متفاوت تر و نزدیک به فارسی مصلح بود، تلفظ صحیح اسامی، به دنبال آن کلمات در داخل «[]» آورده می‌شود.
دوم این که مترجم به موازات ترجمه این کتاب و آشنایی هرچه بیشتر با ابعاد زیبای هنر نقاشی و هنرمندان و اساتید بزرگ نقاشی روسی، مایل به سهیم کردن مخاطب با زیبایی های کشف شده در نقاشی روسی شد. بنابراین با توجه به این که شمار زیادی از آثار هنری نام برده در کتاب فاقد تصویر بودند، به منظور غنای هرچه بیشتر این اثر و امکان پذیر کردن فرصت مشاهده این نقاشی ها، اقدام به افزودن تصاویر آثار مورد اشاره نویسنده کرد و با هدف مجزا نمودن تصاویر افزوده شده، در انتهای توضیحات ذیل هر تصویر جدید، علامت «*» افزوده شد.
در مجموع، با عنایت به تمام موارد مطرح شده، به دلیل جذابیت بسیار و گستردگی پرداخت نویسنده به سیر تحول و تکامل هنر نقاشی در روسیه، مطالعه این اثر، بسیار مفید و آموزنده خواهد بود.
در پایان، مترجم با باوری عمیق به این امر، ترجمه کتاب حاضر را به عنوان اولین گزارش فارسی از سیر تحول و تکامل هنر نقاشی در روسیه در فاصله قرن 18 تا قرن 20، به مخاطبان فارسی زبان علاقه مند به هنر و همچنین متخصصان دنبال کننده مسائل فرهنگی روسیه تقدیم می‌کند.

کتاب اصلی

دانلود گزیده کتاب