نویسنده | سعید خاوری نژاد |
تاریخ نشر | 1400 |
نوبت چاپ | اول |
تعداد صفحه | 215 |
شابک | 978-622-5754-01-0 |
اثر حاضر با بررسی نقاشی در اتحاد شوروی طی چهار دهه، اندیشه ها، افراد، گروه ها و آثار مرتبط با هنر ناهمسوی مسکو را معرفی و بررسی میکند و در صدد است زمینه مناسبی به منظور آشنایی با دنیای بزرگ و ناشناخته هنرهای تجسمی در شوروی به ویژه نقاشی را فراهم آورد. شناخت بسیار محدود از هنر غیر رسمی اتحاد شوروی میان مخاطبان خارجی که نتیجه فاصله و دوری ناشی از چند دهه جنگ سرد بود باعث شد بسیاری از شیوه ها و ویژگی های منحصر به فرد هنر این کشور چندان که شایسته بود شناخته نشوند. اگرچه ارتباطات محدود و پنهانی تا حدی وجود داشت، اما تحولات پس از فروپاشی شوروی بود که به معنای واقعی، باعث شد چشم جهان به روی دهه های هنر آن باز شود.
پس از مرگ استالین و آغاز به کار نیکیتا خروشچف، روابط با غرب اندکی بهبود یافت و دوره ای در اتحاد شوروی آغاز شد که هنرمندان توانستند افکار و شیوه های هنری خود را با آزادی بیشتری دنبال کنند. از اواسط دهه 1950، شیوه های آشنای آوانگارد و به ویژه انتزاع، در آثار هنری به طور فزاینده ای به چشم خوردند و با افزایش مناسبات هنری شوروی با غرب و برگزاری نمایشگاه از آثار هنری غربی مدرن در این کشور، هنرمندان جوان بیشتری جذب شیوه هنری رایج در غرب شدند که با آموزه های مورد تأیید تفاوت داشت.
این جریان هنری که با واقع گرایی سوسیالیستی و هنر رسمی شوروی تفاوت داشت را تحت عنوان هنر ناهمسو میشناسند. عدم همسویی با واقع گرایی سوسیالیستی باعث میشد این هنر به طور زیرزمینی خلق شود و غیر رسمی بماند. هنرمندانی که آثار خود را در قالب شیوه های غیر رسمی خلق میکردند از هر گونه حمایت هنری رسمی محروم بودند و تنها بر درآمدهای حاصل از مشاغل دیگر خود، قاچاق آثار خود به خارج یا دریافت سفارشات محدود خصوصی اتکاء میکردند. واکنش تند مقامات به حیات این گروه ها و جریانات هنری غیر رسمی، باعث فراز و نشیب های زیادی در مسیر رشد و تکامل هنر ناهمسو شد که شرح آن آکنده از اتفاقات عبرت آموز است.
یکی از جذاب ترین جوانب حیات هنری در روسیه، نقاشی است. تاریخ این هنر، گذشته از شیوه شمایلی رایج در قرون گذشته، تحت تأثیر نقش پتر کبیر، شاهد تحول عظیمی شد و نقاشی کلاسیک به شیوه رایج بدل شد و اساتید بزرگ نقاشی روسی به مدت دو و نیم قرن، صحنه گردان عرصه هنر بودند. با آغاز قرن 20 و شکل گیری سبک آوانگارد و صور مختلف آن در روسیه، شیوه های جدیدی پا به عرصه وجود گذاشتند که روسیه برای اولین بار شاهد آن بود: واکنش جامعه و آکادمی به عنوان مرجع هنر، به آوانگاردها متفاوت بود.
با آغاز قرن ناآرام 20 و وقوع انقلاب اکتبر 1917 و شکل گیری نظام اتحاد شوروی (1921)، رژیم جدیدی قدرت را به دست گرفت که رابطه متفاوتی با هنر داشت. دیدگاه سیاستمداران نظام جدید مبتنی بر استفاده حداکثری از هنر به منظور بسیج توده ها بود و بنابراین هنرمندان آوانگارد برای مدتی قادر به ادامه کار شدند، اما به تدریج با تقویت پایه های ایدئولوژیک حکومت و ابداع شیوه واقع گرایی سوسیالیستی، عرصه فعالیت برای نقاشان آوانگارد محدود شد. بنابراین واقع گرایی سوسیالیستی به روش غالب و یگانه راه خلق هنر بدل شد و نقاشان تنها مجاز به نقاشی به این سبک بودند. تا زمانی که ژوزف استالین رهبر شوروی بود، فضا برای ظهور دیدگاه های متفاوت فراهم نبود و حکومت با قاطعیت، شیوه مورد تأیید خود را مورد حمایت قرار میداد و با رشد شیوه های هنری متفاوت مقابله میکرد که این رفتار اغلب توأم با محدودیت، بازداشت، تبعید و حتی مرگ هنرمندان بود و صحنه های دردناک و شرم آور از تاریخ هنر اتحاد شوروی را خلق کرد.
پس از مرگ استالین و آغاز به کار نیکیتا خروشچف [خروشیُف]، روابط با غرب اندکی بهبود یافت و دوره ای در اتحاد شوروی آغاز شد که هنرمندان توانستند افکار و شیوه های هنری خود را با آزادی بیشتری دنبال کنند. اگرچه رژیم در حوزه هنر، همچنان بر اصول رسمی آفرینش هنری تأکید میکرد، اما فضای هنری لایه های زیرین جامعه به ویژه محافل غیر رسمی خصوصی هنرمندان دستخوش تحولات عمیق تری شده بود و ناگهان سبک ها و شیوه هایی پدیدار شدند که به مدت چند دهه در عرصه اجتماعی به چشم نمیخوردند. ظهور سبک سخت [تلخ] در دهه 1960 که یکی از محصولات منحصر به فرد هنر اتحاد شوروی بود را میتوان انشعابی نیمه رسمی و ملایم از شیوه واقع گرایی سوسیالیستی متصور شد. اشاره به واقعیات تلخ زندگی در شوروی به ویژه پس از جنگ جهانی دوم، مبنای اصلی آفرینشات به این شیوه بود که دو دهه رواج داشت.
اما اندکی پیش تر، اتفاقی در عرصه هنر رخ داده بود که ریشه های آن به چند دهه اول قرن 20 بازمی گشت: از اواسط دهه 1950، شیوه های آشنای آوانگارد و به ویژه انتزاع، در آثار هنری به طور فزاینده ای به چشم خوردند و با افزایش مناسبات هنری شوروی با غرب و برگزاری نمایشگاه از آثار هنری غربی مدرن در این کشور، هنرمندان جوان بیشتری جذب شیوه هنری رایج در غرب شدند که با آموزه های مورد تأیید تفاوت داشت.
این جریان هنری که با واقع گرایی سوسیالیستی و هنر رسمی شوروی تفاوت داشت را تحت عنوان هنر ناهمسو میشناسند. عدم همسویی با واقع گرایی سوسیالیستی باعث میشد این هنر به طور زیرزمینی خلق شود و غیر رسمی بماند. هنرمندانی که آثار خود را در قالب شیوه های غیر رسمی خلق میکردند از هر گونه حمایت هنری رسمی محروم بودند و تنها بر درآمدهای حاصل از مشاغل دیگر خود، قاچاق آثار خود به خارج یا دریافت سفارشات محدود خصوصی اتکاء میکردند. واکنش تند مقامات به حیات این گروه ها و جریانات هنری غیر رسمی، باعث فراز و نشیب های زیادی در مسیر رشد و تکامل هنر ناهمسو شد که شرح آن آکنده از اتفاقات عبرت آموز است.
استعداد و قریحه هنری نقاشان شوروی در دهه های 1990 1960 در مسکو که پایتخت اتحاد شوروی بود، باعث شد جریانات قدرتمندی از هنر ناهمسو در این شهر پدیدار شوند و آثار و پیامدهای اجتماعی جالب توجهی داشته باشند. مسکو به عنوان مهم ترین مرکز فعالیت هنری در اتحاد شوروی، میزبان هنرمندانی از سراسر این امپراتوری بزرگ بود که هر یک به سهم خود نقش مؤثری در توسعه هنر مدرن شوروی داشتند.
اثر حاضر با بررسی نقاشی در اتحاد شوروی طی چهار دهه، اندیشه ها، افراد، گروه ها و آثار مرتبط با هنر ناهمسوی مسکو را معرفی و بررسی میکند و در صدد است زمینه مناسبی به منظور آشنایی با دنیای بزرگ و ناشناخته هنرهای تجسمی در شوروی به ویژه نقاشی را فراهم آورد. شناخت بسیار محدود از هنر غیر رسمی اتحاد شوروی میان مخاطبان خارجی که نتیجه فاصله و دوری ناشی از چند دهه جنگ سرد بود باعث شد بسیاری از شیوه ها و ویژگی های منحصر به فرد هنر این کشور چندان که شایسته بود شناخته نشوند. اگرچه ارتباطات محدود و پنهانی تا حدی وجود داشت، اما تحولات پس از فروپاشی شوروی بود که به معنای واقعی، باعث شد چشم جهان به روی دهه های هنر آن باز شود.
در پایان، امید است با فراهم کردن بستری مناسب به منظور آشنایی با جوانب مدرن هنر در این کشور، زمینه شناخت بهتر رخدادهای صورت پذیرفته و جریانات و چهره های مطرح در هنر تجسمی نقاشی شوروی فراهم آید تا بابی به منظور تعامل و ادراک بیشتر از تحولات رخ داده در مسیر پرفراز و نشیب حیات هنری این کشور باشد.
- مقدمه
- تجربه غیر رسمی آفرینش هنری
هنر ناهمسو چیست؟
هنر ناهمسو و تحولات سیاسی ـ اجتماعی: از خروشچف تا گورباچف
- هنر ناهمسو در مسکو
نسل اول: نئو آوانگارد و بازگشت انتزاع
الی بلیوتین
لئونید لام
میخائیل شوراتسمان
دمیتری کراسناپوتسف
اولگ تسلکوف
آناتولی زورف
ولادیمیر یاکوولف
گروه لیانوزاوا
لف کراپیونیتسکی
والنتینا کراپیونیتسکایا
لیدیا ماستیرکووا
ولادیمیر نیموخین
نیکولای ویچتوموف
اسکار رابین
گروه بلوار سرتینسکی
ایلیا کاباکوف
اریک بولاتوف
ارنست نیئیزوستنی
ادوارد استینبرگ
اولگ واسیلیف
ویکتور پیوواروف
یولا سوآستیر
ولادیمیر یانکیلوفسکی
نسل دوم: هنر مفهومی و هنر سوتس
مفهوم گرایی مسکو
گروه اقدامات اشتراکی
نیکیتا آلکسیف
واگریچ باخچانیان
دمیتری پریگوف
ایوان چویکوف
هنر آپارتمانی
هنر سوتس: استهزای نشانه های رسمی
کومار و ملامید
آلکساندر کاسالاپوف
لئونید سوکوف
گریشا بروسکین
روستیسلاو لبدف
بوریس اورلوف
اریک بولاتوف
نمایشگاه مانژ
نمایشگاه بولدوزر
نسل سوم: بازگشت به انتزاع و هنر آپارتمانی
ناتالیا آبلاکاووا و آناتولی ژیگالوف
گروه موخامور
سون گوندلاخ
کنستانتین زویزداچیوتوف
آلکسی کامنسکی
ولادیمیر و سرگی میراننکو
گروه اس زد
وادیم زاخاروف
پاول پیپیرشتین
سرگی شوتوف
گئورگی لیتیچفسکی
یوری لیدرمان